گرفتن حکم جلب معمولاً زمانی است که قاضی با توجه به شرایط پرونده برای فرد متهم حکم جلب صادر میکند. حکم جلب در میان عامه به این عنوان شناخته میشود و در علم حقوق همان دستور جلب است.
میتوانید با مراجعه به بخش مشاوره حقوقی در اپلیکیشن کارمنتو با مشاورین و متخصصان این حوزه در ارتباط باشید.
حکم جلب در دعواهای حقوقی برای امور مالی وقتی فردی از یک نفر طلب مالی دارد، صادر میشود. در این موارد محکوم له درخواست حکم جلب میدهد و بدون درخواست او، دادگاه خودش چنین حکمی صادر نخواهد کرد. اما در دعوای کیفری که فرد در اداره پلیس یا دادسرا شکایتی را تنظیم میکند، احضاریهای برای متهم از جانب دادگاه ارسال میشود. اگر متهم در آن نشانی حضور نداشته باشد یا به دلایل دیگر به دادسرا یا اداره پلیس مراجعه نکند، قاضی رسیدگی به پرونده حکم جلب او را صادر خواهد کرد. این حکم به دلیل گناهکاری فرد نیست بلکه دلیلش عدم توجه او به دستوری است که از طرف مقام قضایی صادر شده است.
حال این سؤال مطرح است که گرفتن حکم جلب چه مراحلی دارد؟ انواع حکم جلب چگونه اجرا؟ در صورت تمایل چگونه میتوان آن را لغو کرد؟ برای یافتن پاسخ این سؤالات و رفع سایر ابهامات با کارمنتو همراه باشید.
گرفتن حکم جلب چگونه است؟
گرفتن حکم جلب از طریق دادخواست مستقیم شخص به دادگاه ممکن نیست. تنها زمانی دستور جلب صادر میشود که حکم قطعی شده و پرونده به مرحله اجرا برسد. این را بخاطر داشته باشید که دستور جلب در پروندههای حقوقی مانند اختلافات مالی، طلاق و مشکلات تقسیم ارث خیلی زود صادر نمیشود و معمولاً مدت زمانی زیادی طول میکشد تا بتوان حکم جلب کسی را گرفت. اما در پروندههای کیفری از جمله کلاهبرداری و سرقت قاضی مستقیماً حکم جلب را صادر میکند.
حکم جلب فقط در حوزه قضایی هر منطقه صادر میشود، برای مثال در تهران به عنوان یک حوزه قضایی کلی فقط قاضی تهران مجاز است تا دستور جلب را در این استان صادر کند. اگر فرد متهم خارج از این حوزه باشد، لازم است به حوزه قضایی خاص آن منطقه درخواست داده شود.
انواع حکم جلب
انواع حکم جلب بر اساس شرایط پرونده صادر میشود. به طور کلی اصطلاح حکم جلب در بین مردم رواج دارد اما باید بدانید که حکم همان دستوری است که قاضی پس از رسیدگی به ماهیت دعوا آنرا صادر میکند. در واقع حکم جلب یک دستور است. اصطلاح درست دستور جلب است. دستور جلب حکم نهایی نیست و فقط در شرایطی صادر میشود که شخص در دعاوی کیفری به احظاریه توجهی نکرده و به دادسرا نیامده است.
نوع دستور جلبی که صادر میشود بستگی به ارائه آدرسی است که در دادگاه صورت میگیرد. اگر نشانی محل زندگی فرد متهم را به دادگاه بدهید، دستور جلب عادی صادر خواهد شد، ولی اگر آدرسش را ندانید یا فرد فراری باشد، دادگاه برایش حکم جلب سیار را صادر خواهد میکند.
دستور جلب به دو روش انجام میشود:
- دستور جلب توسط قاضی پرونده به کلانتری منطقهای ارسال میشود که متهم در آن حضور دارد و به آن قرار جلب عادی می گویند.
- دستور جلب به همه کلانتریهای آن حوزه قضایی ارسال میشود که در اینصورت به آن جلب سیار می گویند.
از طرف دیگر نوعی تقسیم بندی برای دستور جلب بر اساس نوع دعاوی نیز وجود دارد که بدین قرار است:
- دستور جلب حقوقی: پس از قطعیت حکم و لزوم اجرای آن، اما امتناع محکوم علیه از پرداخت بدهی شاکی، در صورت عدم توانایی مالی محکوم علیه یا مطلع نبودن شاکی از اموال او، دادگاه دستور جلب را صادر میکند. محکوم علیه باید تا هنگام اجرای حکم یا جلب رضایت شاکی در بازداشت باشد. (بازداشت شدن در اینجا مجازات نیست بلکه به منظور ادای دین و اجرای حکم است).
- دستور جلب کیفری: در مرحله تحقیقات لازم است که متهم به ستور بازپرس یا دادیار برای توضیحات بیشتر در دادسرا یا دادگاه حاضر شود. در صورت عدم مراجعه متهم مرجع قضایی دستور جلب را صادر خواهد کرد. این جلب دلیل گناهکاری یا اجرای حکم نیست.
انواع حکم جلب در ایران
جلب از نظر لغوی به معنی بازداشت، دستگیری، طلبیدن و بدست آوردن است. در ایران دو نوع دستور جلب دیگر نیز در معن طلبیدن داریم:
- جلب تقویتی: به منظور کسب اطلاعات بیشتر و تقویت اسناد و مدارک ممکن است نفر سوم نیز در یک پرونده جلب شود. در این صورت یکی از طرفین دعوا بدون اینکه حکمی برای شخص ثالث صادر شود او را برای ارائه ادله به دادگاه معرفی میکند. این شخص مانند شاهد خواهد بود.
- جلب ثالث: در مراحل اولیه بررسی و رسیدگی به پرونده هر یک از طرفین دعوا میتوانند شخص سومی را به دادگاه جلب کنند (فرابخوانند). این فرد در نقش اصحاب دعوا ظاهر میشود و به او مجلوب ثالث نیز می گویند زیرا حکم نهایی برای او هم تاثیرگذار است.
چه زمانی حکم جلب صادر میشود؟
حکم جلب زمانی صادر میشود که در پروندههای حقوقی فرد برای مطالبه، طلب خودش به دادگاه شکایت کرده و حکم محکومیت بدهکار را از دادگاه گرفته است. او باید درخواست اجرای حکم را به دادگاه بدهد. سپس یکی از اموالی که به فرد بدهکار تعلق دارد را معرفی کند. اگر بدهکار دارایی نداشته باشد یا شاکی اطلاعی درباره داراییهایش نداشته باشد، اینجاست که طبق قانون 2 محکومیتهای مالی، بدهکار ابتدا به دادگاه احضار میشود. برای اینکه در دادگاه حاضر شده و دینش را بپردازد، دستور جلب صادر میگردد.
این دستور جلب برای ادای دین است و مجازات نخواهد بود. در پروندههای حقوقی چیزی به اسم مجازات وجود ندارد و در واقع حکم جلب فقط نوعی اهرم فشار برای ادای دین است.
اگر بدهکار به دادگاه آمد اما بدهی خودش را پرداخت نکرد، بر اساس ماده 2 قانون محکومیتهای مالی تا وقتی دینش را نپردازد باید در زندان بماند.
در این قبیل پروندهها گاه فرد بدهکار در حین رسیدگی به پرونده فوت میکند یا اموالش را میفروشد، نباید نگران باشید زیرا در صورت فوت، وارثان او موظف به پرداخت پدهی اش هستند. بعضی افراد هم سریعاً اموالشان را به نام کس دیگری میزنند که اگر بعد از شکایت باشد، قابل قبول نخواهد بود و اموال توقیف میشود. دقت کنید در صورتی که این کار قبل از شکایت انجام شود، برای اثبات نیاز به کمک یک وکیل خواهید داشت.
در مورد جرائم کیفری، زمانی دستور جلب صادر میشود که متهم از حضور در دادگاه ممانعت کرده است. با صدور حکم جلب به دادرسی، او مجبور است به دادگاه بیاید. پس از طرح شکایت و انجام تحقیقات درباره متهم، مقام قضایی دستور جلبش را صادر خواهد کرد.
تشریح صدور حکم جلب در دعاوی کیفری
صدور حکم جلب در دعاوی کیفری با شکایت فرد آغاز میشود. پس از ثبت شکایت برای تکمیل تحقیقات علاوه بر شاکی از متهم نیز بازجویی خواهد شد. بر اساس احضاریه ارسال شده متهم در دادگاه حاضر میشود و اگر به هر دلیلی احضاریه را نادیده گرفت، بازپرس پرونده میتواند حکم جلب را صادر نماید.
متهم پس از دستگیری در دادسرا حاضر شده و درباره پرونده توضیحات لازم را خواهد داد. در صوتی که اتهام به او تأیید نشود، دستور جلبش رفع خواهد شد. البته در دعاوی کیفری در هر مرحلهای از پرونده قاضی میتواند دستور جلب متهم را صادر کند.
موارد صدور حکم جلب
موارد صدور حکم جلب بر اساس مشخصات و توضیحات پرونده و جرم انجام شده متفاوت است. از طرفی در پروندههای کیفری و حقوقی گرفتن حکم جلب فرق میکند.
از جمله موارد صدور حکم جلب متهم میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
- زمانی که برای متهم احضاریه فرستاده شده ولی او حضور پیدا نکرده یا عذر موجهی ندارد. اینجاست که به دستور بازپرس جلب میشود.
- جرایمی که مجازاتش اعدام، قطع عضو یا حبس است، بازپرس بدون اینکه احضاریهای بفرسد، دستور جلب متهم را صادر میکند.
- اگر محل اقامت یا کار متهم مشخص نباشد و بررسیها برای پیدا کردن آدرس او به نتیجهای نرسد.
- در جرائم تعزیری درجه 5 و بالاتر وقتی طبق شواهد و مدارک احتمال فرار کردن یا مخفی شدن متهم وجود داشته باشد
- اشخاصی که به جرائم سازمان یافته متهم شدند یا علیه امنیت داخلی و خارجی کاری انجام دادند.
تفاوت حکم و قرار
تفاوت حکم و قرار را میتوان در ماده 299 قانون آیین دادرسی مدنی پیدا کرد که در آن گفته شده: چنانچه رأی دادگاه درباره ماهیت دعوا و قاطع آن به طور جزئی یا کلی باشد، حکم و در غیر اینصورت قرار نام دارد.
اولین تفاوت حکم و قرار به این نکته اشاره دارد که فقط قاضی است که میتواند حکم را صادر کند اما درباره قرار دادیار، مدیر دفتر شعبه، دادستان، بازپرس یا نماینده دادگاه این توانایی را دارد. در امور مدنی حکم و قرار را رأی مینامند.
وقتی دادگاه راجع به ماهیت پروندهای تصمیم بگیرد، حکم صادر میشود. رأیهایی که دادگاه میدهد دو دستهاند:
- احکام
- قرارها
در ادامه چند نمونه از حکمهای دادگاه را بررسی میکنیم:
- حکم حضوری یا غیابی: وقتی در روند رسیدگی به پرونده خوانده یا وکیلش در جلسات حاضر نباشند و هیچ دفاع کتبی ارائه ندهند، رأی صادر غیرحضوری خواهد بود. فقط احکام به صورت غیابی صادر میشوند و قرار غیابی وجود ندارد.
- حکم قطعی و غیرقطعی: مفاد حکم قطعی قابل تغییر نیست و به همین شکل باید اجرا شود.
- حکم نهایی و غیرنهایی: حکمی که دیوان عالی کشور صادر میکند قابل فرجام خواهی نخواهد بود و همان حکم نهایی است. سایر احکام غیرنهایی هستند.
حالا چند نمونه از انواع قرار را شرح میدهیم تا بهتر به تفاوتشان پی ببریم:
- قرار تحقیقی محل: دادرس میتواند به محل مراجعه کرده و اطلاعاتی بدست آورد. نتیجه یکی از ادله اثبات است.
- قرار سقوط دعوا: اگر حکم قطعی صادر شود و رسیدگی دوباره به پرونده غیرممکن باشد، قرار سقوط ثبت میگردد.
- قرار ابطال دادخواست: اگر در پروندهای شاکی بخواهد از کاری صرف نظر کند، قرار ابطال دادخواست صادر میشود.
در تفاوت حکم و قرار این را هم باید درنظر گرفت که حکم رأی قضایی است و در دادگاه تجدیدنظر میتوان به آن اعتراض کرد اما در صورت صدور رأی قرار امکان اعتراض به آن وجود ندارد.
اعتراض به قرار منع تعقیب
اعتراض به قرار منع تعقیب، به معنی اعتراضی است که شاکی نسبت به قرار صادره از مجمع قضایی دارد. قرار صادر شده در رابطه با عدم تعقیب متهم است. مدت زمانی که میتوان این اعتراض را انجام داد 10 روز است و برای ثبت آن باید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کرد.
اگر بازپرس بعد از رسیدگی به پرونده، برای متهم قرار منع تعقیب یا پیگرد صادر کرده باشد، بدین معنی است که دلایل کافی برای اثبات جرم وجود ندارد و قابل تعقیب نیست. اینجاست که شاکی و دادستان میتوانند درخواست تجدیدنظر و اعتراض اعلام کنند.
بر اساس ماده 265 قانون آیین دادرسی کیفری، قرار منع تعقیب در دو صورت صادر میشود:
- در صورت جرم نبودن عمل ارتکابی
- نبود مدارک کافی برای انتساب جرم به متهم
پس از ثبت اعتراض برای قرار منع تعقیب، تقاضای تجدیدنظر به دادگاه خواهد رفت و دادگاه بررسیهای لازم را انجام میدهد. اگر نتیجه این باشد که متهم قابل تعقیب است و قرار اولیه صحیح نیست، دادگاه آنرا نقض کرده و قرار جلب به رسیدگی صادر میشود.
چگونه حکم جلب را لغو کنیم؟
لغو حکم جلب بستگی به جرم و دادگاه تصمیم گیرنده دارد. در مورد پروندههای حقوقی اگر ثابت شود بدهکار هیچ اموالی برای پرداخت بدهیاش ندارد در صورتی حکم جلب لغو میشود که فرد وثیقه گذاشته و تا زمان مشخص شدن تکلیفش آزاد باشد.
جمع بندی
گرفتن حکم جلب در پروندههای حقوقی و کیفری به روشی متفاوت انجام میشود. پروندههای حقوقی معمولاً روند کندتری در صدور حکم جلب دارند و تا زمانی که ادله کافی به دادگاه ارائه نشود، حکم جلب صادر نخواهد شد. در رابطه با پروندههای کیفری مجمع قضایی خود اختیار صدور حکم جلب را دارد و میتواند مستقیماً در صورت مجرم شناختن متهم یا عدم حضور او در دادگاه حکم جلبش را صادر کند.